love
i love you and I don’t want to, ooh
آهنگی از بیلی آیلیش
همیشه پای یک زن در میان است ...
گفت باید بریم بازدید ... رفتند صحبت کردند و برگشتند و داستان عوض شد ...
چرا باید گذشته هی تکرار شود ...
دکتر سه روز مرخصی برام نوشت ...
ولی امروز را ساعت ۹ رفتم سر کار ...
فردا
فردا
فردا
ما ز فردا نگرانیم که جان را چه کنیم ...
یه روز هم میاد ...
روزی که تورو یه نفر با همه اخلاقات برای خودت بخواد ..
+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۱ ساعت 0:39 توسط مکس دیوانه
|